به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «گلستان ما» به نقل از نوید شاهد، برادر شهید آقا محمدی، نقل میکند: «برادرم عاشق شهادت بود او در وصیتنامهاش نوشته بود؛ ای کاش من چندی جان داشتم تا بارها برای پیروزی اسلام بر کفر میجنگیدم.»
لطفا خود را برای خوانندگان نوید شاهد گلستان معرفی کنید.
آقا محمدی: من علیرضا آقا محمدی فرزند نوروزعلی، برادر شهید رمضان آقا محمدی هستم.
لطفا شهید رمضان آقا محمدی را معرفی کنید:
آقا محمدی: شهید رمضان یکم خرداد ۱۳۴۲روستای مجن از توابع شهرستان شاهرود متولد شد.
دوران کودکی شهید آقا محمدی به چه صورت گذشت؟
آقا محمدی: پدرم برای تامین مخارج خانواده کشاورزی می کرد من و برادرم برای کمک به پدر با او به زمین های کشاورزی می رفتیم تا بتوانیم باری از روی دوش پدرمان برداریم. برادرم به درس خواندن بسیار علاقمند بود. با تمام مشکلات و سختی های که در زندگیمان وجود داشت او توانست دیپلم خود را بگیرد.
از فعالیت های فرهنگی و هنری شهید برایمان بگویید.
آقا محمدی: شهید به سرودن شعر بسیار علاقمند بود. یکی از دوبیتیهای شهید این بود.
از خیل دلاوران گسستن نتوان با روح خدا عشق شکستن نتوان
این است پیام یاران شهید جنگ است برادر نشستن نتوان
از خصوصیات اخلاقی برادرتان برایمان بگویید.
آقا محمدی: برادرم جوان فداکار و با شهامتی بود. بسیار نترس بود. او بسیار سادهپوش بود و این یکی از بارزترین خصوصیات اخلاقیاش بود.
نظر شهید آقا محمدی در رابطه با جبهه چه بود؟
آقا محمدی: رمضان معتقد بود که جبهه انسانساز است و او خود را در این مکان مقدس به خدایش نزدیک کرده بود به گونهای که همه امور دنیوی در نظرش پوچ و بی ارزش جلوه میکرد. و این مطلب را در یکی از سرودههایش نیز بیان کرده بود.
ای دل چرا از مرگ خود بیخبری روز و شب در طلب سیم و زری
سرمایه تو در این جهان یک کفن است آن هم به گمانم ببری یا نبری
و یا در جای دیگر سروده است:
دلا غافل از سبحانی چه حاصل مطیع نفس شیطانی چه حاصل
بود قدر تو افزون از ملائک تو قدر خود نمیدانی چه حاصل
از سرودههای رمضان بوی لطافت و پاکی و صداقت میآید که نشانگر پاکی ضمیرش است.
از چه زمان تصمیم گرفت به جبهه برود؟
آقا محمدی: او از همان نوجوانی عاشق امام خمینی «ره» و افکار او بود. به او عشق میورزید. تمام فکرش این بود که به جبهه برود تا بتواند به اسلام خدمت کند.
شهید رمضان آقا محمدی چندین مرحله به جبهه اعزام شد.
آقا محمدی: برادرم چندین مرتبه به جبهه حق علیه باطل رفت. او سال ۱۳۶۰برای اولین بار به کردستان در منطقه مریوان اعزام شد و بعد از آن در چندین عملیات از جمله والفجر مقدماتی، خیبر، والفجر هشت، کربلای چهار و ... شرکت کرد و سمتهای مختلفی از جمله تک تیرانداز، آرپی چی زن، مسئول ش.م.ر و ... داشت.
آیا شهید وصیتنامهای داشت؟
آقا محمدی: برادرم در وصیتنامهاش نوشته بود و ای یاران امام، امام را تنها نگدارید و از روحانیت متعهد و مسئول جدا نشوید و ای کسانی که رسالت زینب را به دوش دارید پیام اسلام ما را به گوش رنج دیدگان و ستمدیدگان جهان برسانید و بگویید به یاری اسلام برخیزند که اسلام انسان را با تقوا و با ایمان میسازد، انسان را پرورش میدهد و انسان مسلمان هرگز زیر بار ظلم و ستم نمیرود.
نظر شهید در رابطه با شهادت چه بود؟
آقا محمدی: او در وصیتنامهاش نوشته است؛ و خداوند میداند که شهادت هزار مرتبه بهتر از داماد یا عروس شدن است و شهادت تولدی است برای زندگی جاودانه و ای کاش که چندین جان داشتم تا بارها برای پیروزی اسلام بر کفر میجنگیدم.
از نحوه شهادت شهید برادرتان برایمان بگویید.
آقا محمدی: رمضان، با حضور در عملیات کربلای هشت و جهت هدایت و راهنمایی گردان، تازه وارد خط مقدم جبهه شده بود و به طور داوطلب در تاریخ بیستم فروردین ۱۳۶۶بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید.
انتهای خبر/
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری گلستان ما در وب سایت منتشر خواهد شد
پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد